معرفی طب اسلامی ایرانی
دارویی برای تقویت حافظه، میخواهید سوءهاضمه خودتان را درمان کنید؟ هلیله سیاه را میشناسید؟ معجزه میکند در سیاهشدن رنگدانههای مو، برای اطلاعات بیشتر با طبیب مگ همراه باشید.
آنچه در مقاله خواهید خواند :
آنچه در این محتوا خواهیم خواند این است که تعریف طب اسلامی ایرانی چیست؟ طب اسلامی ایرانی از چه زمانی و توسط چه پیام آوران و بزرگانی به زندگی بشری راه یافت، مراحل رشد و پیشرفت طب اسلامی ایرانیدرمیان چه اقوامی و چگونه رخ داد، تا به امروز چه پیامدها و دستاوردهایی برای سلامت انسان در بر داشته همچنین نظر مخالفان و موافقان طب اسلامی ایرانی چیست.
مقدمه
برای معرفی طب اسلامی ایرانی اگر به تاریخچه درخشان اسلام بنگریم از همان ابتدا امامان و معصومین (ع) مسلمانان را تشویق به کسب علم و دانش نمودهاند. این امر در مسلمانان همراه با هوش، پشتکار و روحیه دانش طلبی با استفاده از منابع اصیل و گرانبهای مذهبی تجلی یافته است. امروزه در ایران و خیلی از کشورها به دلیل وجود نقاط ضعف فراوان و مشکلاتی که از جهت طب رایج در حوزه پیشگیری و درمان به وجود آمده ، اقبال عموم مردم به طب های مکمل بیشتر شده است و در کشور ایران طب اسلامی ایرانی مصداق بارز طب مکمل میباشد در این مقاله سعی کردیم با توجه به منابع و مقالات پژوهشی معتبر به معرفی و بررسی طب اسلامی ایرانی برای بالا بردن سطح آگاهی مردم بپردازیم.
تعریف طب اسلامی ایرانی
تعاریف متعددی در تعریف طب اسلامی ایرانی در منابع مختلف آمده است، اما بهترین تعریف از دو تن از دانشمندان برتر عصر حاضر یعنی استاد محمد مهدی اصفهانی و آیت الله جواد آملی و یکی از نویسندگان مطرح است که به شرح ذیل می باشد:
تعریف استاد دکتر مهدی اصفهانی
در تعریف مهدی اصفهانی طب اسلامی ایرانی مجموعه ای از ارائه خدمات پزشکی در ابعاد آموزشی، پژوهشی، حفظ و پیشرفت سلامت در مفهوم کلی آن است. که این موضوع، نه تنها با رهنمود های اسلامی و فقه مخالفت و تناقض ندارد، بلکه کاملا بر رهنمود های اسلامی منطبق است.
تعریف آیت الله جواد آملی
در تعریف جواد آملی علم اگر وهم، خیال و فرضیه محض نباشد، غیر الهی نیست؛. تمام علم های اکتسابی انسان عقلی و الهی هستند، چون به کشف آثار وجود خدا در جهان می پردازند. ایشان در تعریف طب اسلامی میگوید: دینی بودن علم، به دینی بودن موضوع علم است، لذا معیار دینی بودن طب به طبیب و بیمار نیست، بلکه به فهم دقیق موضوع است یعنی دینی بودن طب به فهم عمیق ابنا و ابدان است، اگر باور کنیم که موضوع علم طب، فعل خداست قطعا و لابد این علم دینی خواهد بود حتی اگر پزشک و بیمار مسلمان نباشد. ایشان تاکید دارند که: طب اسلامی آمده است تا توجه علم طبابت را به بعد ملکوتی و مشترک انسان با فرشته را هم جلب کند و این باب را بگشاید، اگر انسان را به درستی بشناسیم، آنگاه بهره گیری از طبیعت در درمان بیماری ها در راس خواهد بود چرا که عناصر طبیعت با بدن ما هماهنگ است، اما این بهره برداری باید به صورت علمی، عالمانه و محققانه باشد. از منظر ایشان، منحصر کردن مباحث طب اسلامی در تـغذیه و روشهای درمانی به هیچ عنوان به نفع جریان طب اسلامی نیست. در واقع طب اسلامی یک تابلو است که راه رسیدن به تمدن اسلامی را نشان میدهد و مبلغّی است که از معارف و مفاهیم ناب اسلامی تبلیغ میکند. همچنین افزود: طب اسلامی فقط نیامده است که بگوید برای درمان فلان بیماری انجیر بخورید! آمده است بگوید راه حقیقی رشد و کمال بشر در هر زمینهای بازگشت به آموزههای الهی است و برای رسیدن به علومی که نافع حقیقی بشر است راهی جز دین وجود ندارد. طب اسلامی میخواهد بگوید که برای شناخت انسان که موضوع علم طب است هیچ راهی جز سوال از خدایی که خالق انسان است وجود ندارد و راههای دیگر بیراهههایی هستند که دشمنان حقیقت و ائمه ضلالت برای انحراف انسان از صراط مستقیم ساخته و پرداختهاند. طب اسلامی عرصهی مبارزهایست برای احیاء هویت گمشدهی انسانی در پس حیوان انگاریهای شیطانی مدرنیسم».
- با عنایت به تعریف ایشان، لازمه معرفی طب اسلامی ایرانی تعریف درست و دقیق از این گزاره است، در نتیجهی این دو تعریف: جسم جایگاه حلول روح انسان می باشد، که حامل این امانت الهی است و هر مسأله ای که متعلق به جسم باشد نمی تواند دینی و اسلامی نباشد. با این رویداد علم دینی مورد نظر جواد آملی و طب اسلامی مد نظر مهدی اصفهانی، لازم است تاطب اسلامی ایرانی را بصورت دقیقتری بازتعریف کرد.
تعریف محمد دریایی
محمد دریایی یکی از نویسندگان و مصححین مطرح منابع طب ایرانی اسلامی در تعریف طب اسلامی ایرانی مینویسد: آنچه که نمایان و روشن در فرمایشات پیامبران و پیشوایان معصوم (ع) شامل: بهداشت، تغذیه، طب و درمان که در کتاب آسمانی (قرآن)، احادیث و سیره امامان معصوم ذکر شده است همان طب اسلامی ایرانی است که الگویی از قوانین حاکم بر نظام طبیعت است که همه موجودات با علم غریزه و خدادادی از آن برخوردارند و زندگی خود را توسط آن اداره می کنند که شامل اندیشه های حکمای پس از اسلام در طب و درمان را نیز در بر می گیرد.
پیشینه تاریخی طب اسلامی ایرانی
برای معرفی طب اسلامی ایرانی گذری می کنیم به پیشینه تاریخی این طب، در دنیای کنونی که به دنیای علم و دانش شهرت یافته، قدر و منزلت دستاورد های علمی برای همه روشن می باشد، ولی در گذشته های دور که دانش با ابهام و خرافات آمیخته شده بود؛ دین اسلام با ظهور خودش به جدال و ستیز علم نرفت، بلکه سعی بر از بین بردن خرافات، توسعه، ترویج علم و برافروختن چراغ های پر فروغ دانش نمود.
اسلام، علم را جدا ناپذیر از دین می داند و دین همراه و پشتیبان علم و دانش است، اسلام همیشه دین را عامل ارتقاء علم دانسته و به همین دلیل کسب علم و دانش را همواره به مسلمانان توصیه می کند.
برای درک بهتر پیشینه تاریخی طب اسلامی و ایرانی باید به این نکته مهم اشاره کرد که در زمان ظهور اسلام مسلمانان با شور و اشتیاق به یادگیری دانش روی آوردند و مدت زمان زیادی طول نکشید که پایه های علوم مختلف را بنا نهادند، به طوری که تمدن اسلامی در طول 7 قرن (2-9 ه.ق- برابر با 15-8 م) در میان سایر تمدن ها در زمینه علم پیشتاز بود، جرج سارتون درکتاب مقدمه ای بر تاریخ علم می گوید:
از تاریخ 750 تا 1100 میلادی عصر دانش مسلمین مثل: جابر، خوارزمی، مسعودی، بیرونی، ابن سینا، ابن هیثم و عمر خیام بوده است، این شخصیت ها همه متعلق به اسلام می باشند.
عرصه علم و پزشکی بعد از ظهور اسلام به چهار مرحله تقسیم می شود: مرحله اول: از ابتدای ظهور اسلام آغاز و تا حدود سال 133 ه.ق (750 میلادی) ادامه می یابد؛ از مشهورترین پزشکان آن دوره می توان حارث ابن کلده ثقفی در عهد پیامبر دانست و همچنین ابن آثال طبیب مخصوص معاویه و ریاست پزشکان شام را بر عهده داشت، همان پزشکی که با دانش طبی خود و به دستور معاویه برای به شهادت رساندن امام حسن مجتبی (ع)، مالک اشتر نخعی و عبد الرحمن بن خالد بن ولیدسمی تهیه کرد و این بیانگر آن است که در زمانهای مختلف گاهی طبیبان بر مدار اخلاق و انسانیت نبودهاند و البته این حوادث را نمیتوان نقطه ضعفی برای طب اسلامی ایرانی در نظر گرفت. مرحله دوم: از سال 133 ه.ق (750 میلادی) تا سال 287 ه.ق (900 م) که خود به دو بخش تقسیم می شود:
الف: عصر ترجمه: مصادف با تأسیس بیت الحکمه که برای ترجمه آثار پزشکی تمدن های دیگر مثل یونان، روم و هند به زبان عربی بود. مشهورترین مترجم این دوران «حنین بن اسحاق» است که با مساعدت پسرش «اسحاق بن حنین» ترجمه متون معتبر یونانى و سریانى را عهدهدار شد. او علاوه بر ترجمه به کار طبابت نیز اشتغال داشت و یکى از پزشکان بزرگ عصر خود بود.
ب: عصر تألیف: در واقع روزگاری است که دانشمندان مسلمان در همه علوم از جمله طب اسلامی ایرانی دست به قلم و تالیف بردهاند و در بحبوحه ترجمه کتب طبى بیگانه به زبان عربى، نهال پزشکى اسلامى جوانه میزند و نخستین اثر طبى اسلامى به نام فردوس الحکمة را على بن ربن طبرى در سال 236 هجرى تألیف کرد. شهرت طبرى نه تنها بابت تألیف این اثر عظیم، بلکه به سبب پروردن شاگرد نابغهاى است که بعدها شهرت جهانى یافت، شاگرد طبرى «محمد بن زکریاى رازى» نام داشت و او را به غلط «جالینوس العرب» لقب دادهاند، وى بزرگترین پزشک بالینى و تجربى عالم اسلامى و ایران است و آثار او و ابنسینا، بیشترین تأثیر را در تاریخ پزشکى شرق و غرب جهان داشته است. مرحله سوم: عصر طلایی پزشکان مسلمان است، که سال 287 تا 700 ه.ق (1300 تا 1900 م) را در بر می گیرد. در این دوره مسلمانان در بغداد، دمشق و قاهره تعداد زیادی مدارس پزشکی و 60 بیمارستان در بغداد و 33 بیمارستان در قاهره ساختند. در حالی که در اروپا در سال 1973 میلادی اولین بیمارستان در شهر یورک انگلستان ساخته شد. مرحله چهارم: افول دانش پزشکی مسلمانان بود، درخشندگی پزشکی غرب در اوایل قرن شانزدهم شروع شد و نهضت احیای علم پزشکی برای به ظاهر علمی سازی پزشکی راه اندازی شد و کمکم تمدن طبی اسلامی ایرانی رو به افول و خاموشی نهاد
ویژگی ها و منابع طب اسلامی ایرانی
طب اسلامی طبی کل نگر، جهان شمول، عاقبت اندیش، واقع گرا و حقیقت جوست ، با این آگاهی از مفهوم طب ایرانی اسلامی میتوان گفت که می توان با سازماندهی اندیشه های اسلامی ایرانی موجود در زمینه بهداشت و درمان ادعا کرد که این طب قادر به رفع بخش قابل توجهی از مشکلات موجود در بهداشت و درمان کشور و حتی دنیاست. طب اسلامی ایرانی قادر است که همه مکتب های درمانی حال را در کالبد قانونمندی های حاکم بر طبیعت ساماندهی کند و بهره کافی از توانمندی های هر مکتب را در جای مناسب ببرد و همچنین کاهش تعارض و درگیری آنها را برای زندگی بشر فراهم کند.
منابع طب اسلامی و ایرانی
بخشی از منابع طب اسلامی ایرانی شامل دستورالعملها و آموزههای دینی است که در قالب مجموعه ای از آیات و روایات و سیره عملی پیامبران و پیشوایان در منابعی چون قرآن کریم، منابع روایی چون اصول کافی کلینی، من لایحضره الفقیه و خصال صدوق، التهذیب طوسی، حلیه المتقین مجلسی و کتبی با نامهای طب النبی، طب الائمه، طب الرضا(ع)، طب الصادق(ع) و طب الرسول(ص) که در قرون مختلف توسط عالمان مختلفی تالیف شده است. ، که در آنها بر موارد کلی و عناوینی چون: – تعقل، تذکر، تفکر، پرهیز، تقوا، تحرک، تفریح، فصد، استغفار، صدقه، مسواک، استنشاق، تخلیه، استحمام، حجامت، تغذیه صحیح، داروی مفرده طبیعی، داروی ترکیبی طبیعی، تنقیه و ورزش مطرح و تاکید شده است. بخش دیگری از منابع طب اسلامی ایرانی به کتابها و منابع اصیلی چون الحاوی رازی، قانون ابن سینا، ذخیره خوارزمشاهی سید اسماعیل جرجانی، خلاصه الحکمه عقیلی، اکسیر اعظم حکیم اعظم خان و صدها منبع و دایره المعارف معتبر دیگر اشاره دارد که توسط بزرگان و حکمایی که در دامان اسلام تربیت شدهاند تالیف شده است
دستاورد های طب اسلامی ایرانی
از بهترین دستاورد های طب اسلامی ایرانی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- کاهش هزینه های درمانی؛
- کاهش مصرف دارو های شیمیایی؛
- کاهش عوارض دارویی داروهای شیمیایی،
- افزایش اعتماد و استقبال مردم؛
- بهبود وضعیت سلامت مردم؛
- مراقبت بهتر بیماری ها و پیگیری آنها.
اگر بخواهیم بدانیم موافقان و مخالفان طب اسلامی ایرانی چه میگویند؟ بهتر است به مواردی از نظرات افراد مشهور در این زمینه که در رسانهها یا مجلات خبری وکتابها منتشر شده بپردازیم و نمونه هایی را ذکر کنیم: در یکی از مجلات پر تیراژ فرانسه بهنام مجله علوم- آینده شماره 309 مورخ نوامبر 1972 در صفحه 881 چنین آمده: طب سنتی از تجربههای بدون ماًخذ علمی و تقریباً در همه جا از سحر و جادو بوجود آمده است و این علم به صورت یک علم واقعی با کارهای علمی توسط لکو برنارد در مغرب زمین انجام گرفت وصد سال است که عملی شده است.
Fryer پزشک کمپانی هند شرقی مینویسد “اینها اصلاً عادت ندارند با مطالعات و تحقیقات جدید پیشرفتهای تازهای به دست آورند از این جهت با همان تعصبی که به مقدسات متمسکند به اصول طب عرب چسبیدهاند”. این گفتهها به خوبی بیانگر آن است که برای استعمار همان قدر که مبارزه با مقدسات اهمیت داشته مبارزه با طب سنتی نیز مهم بوده است اما با تمام تهاجمات به طب اسلامی ایرانی در تمام جهان به خصوص اروپا و آمریکا این علم توانست خود راثابت کند و جایگاه خود را به اثبات برساند. یکی از مصادیق این مسئله توسط یکی از طرفداران طب اسلامی ایرانی دکتر ژان والنه، در کتاب آروما تراپی، چاپ هشتم، سال1976، صفحه 48، ذکر شده است. ایشان میگوید: تحقیقات دقیق پزشکان و محققان حاضر در مورد خواص گیاهان دارویی با تمامی امکانات موجود برای تجزیه و تحلیل و به اثبات رساندن آن بوده است در حالیکه حکمای پیشین با عدم دسترسی به این امکانات خواص گیاهان دارویی را به اثبات رساندهاند و نکته مهم اینجاست که محققان امروزی نتوانستند مطلب یا مورد جدیدی برآن کشفیات بیافزایند.
دکتر پولاک طبیب ناصرالدین شاه در سفرنامه خود با عنوان “ایران و ایرانیان” میگوید: مردم حداقل سالی دو بار و بسیاری حتی ۲ تا ۳ ماه و گاه هر ماه رگ میزنند بین دو استخوان کتف تقریباً همه ایرانیان شیارهایی به چشم میخورد و این نشان میدهد که بازار سومین طریق خون گرفتن یعنی حجامت نیز رونق دارد
گوستاو لوبون در کتاب تاریخ تمدن اسلام و عرب جمله عجیبی دارد میگوید این مطلب نهایت موافق قیاس است که به قدری که اطبای امروز ما تلفات میدهند اطبای اسلام در قرن 10 میلادی آنقدر تلفات نمیدادند
سیریل الگود در کتاب تاریخ پزشکی ایران مینویسد: ایران همچنان که از نظر شعر و مینیاتور در تاریخ ادبیات جهان نقش عمدهای بر عهده داشته در تاریخ پزشکی دنیا نیز سهم مهمی ایفا کرده و به گمان من از میان این سه، طب ایران بزرگترین سهم را دارا بوده است
دکتر محمود نجم آبادی در کتاب تاریخ طب در ایران میگوید ” ابن سینا و رازی در اثر استقلال فکری و خردهگیری بر کتب استادان یونانی توانستند دوره نوینی در طب پدید آورند به گونهای که مدتها طب اسلامی ایرانی ملاک و مبنای طب اروپایی شود
نتیجه گیری
از مطالب بالا میتوان نتیجه گرفت که طب اسلامی ایرانی یک مکتب جامع طبی شامل آیات قرآن کریم در حوزه سلامت، روایات طبی و تمام منابع پزشکی است که توسط صدها طبیب و حکیم بعد از ظهور اسلام تا عصر حاضر تدوین شده است. به عبارتی اسلام در کنار توصیههای وحیانی و حدیثی خود در باب سلامت و درمان، بزرگانی چون رازی، ابنسینا، جرجانی، عقیلی، حکیم اعظمخان را در دامان خود پرورش داد که مکتبی جامع بنام طب اسلامی ایرانی را برای بشر به میراث گذاشتند که هم اکنون قادر به حل بسیاری از مشکلات حوزه سلامت و درمان انسان است و به صراحت می توان گفت که بعد از سالها خاموشی چراغ طب اسلامی ایرانی امروزه فراوانی بیماری های حاد، درمانهای گران قیمت و پر از عوارض یا در دسترس نبودن خدمات و دارو در طب رایج باعث شده که مجدد بیماران به سمت مکتب های دیگر طب، مثل: طب جایگزین، مکمل و از جمله طب اسلامی ایرانی روی آورند و دلیل گرایش به روش های مبانی این مکتب ها را می توان کم عارضه بودن دارو ها و هزینه های پایین و همچنین دریافت اثر درمانی بهتر و دسترسی آسان تر است.
به عنوان یک سوال مهم دوست داریم شما هم برای ما از تجارب خود در زمینه استفاده از خدمات طب اسلامی ایرانی بنویسید و نظرات خودتون را با ما به اشتراک بگذارید